×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

دفترعشق براي عشقم

× شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند. کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای مریم میره جلو هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه : سلام عزیزم دارم برات نامه می نویسم. آخر
×

آدرس وبلاگ من

nagar.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/0mh

Access to the friends list is not allowed for anyone
× Access to this person's groups list is not allowed for anybody

قلب

پسر به دختر گفت اگه يه روزي به قلب احتياج داشته باشي اولين نفري هستم که ميام تا قلبمو با تمام وجودم تقديمت کنم.دختر لبخندي زد و گفت ممنونم تا اينکه يک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود. .نياز فوري به قلب داشت..از پسر خبري نبود..دختر با خودش ميگفت :ميدوني که من هيچوقت نميذاشتم تو قلبتو به من بدي و به خاطر من خودتو فدا کني..ولي اين بود اون حرفات..حتي براي ديدنم هم نيومدي�شايد من ديگه هيچوقت زنده نباشم.. آرام گريست و ديگر چيزي نفهميد� چشمانش را باز کرد..دکتر بالاي سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقي افتاده ؟دکتر گفت نگران نباشيد پيوند قلبتون با موفقيت انجام شده .شما بايد استراحت کنيد..درضمن اين نامه براي شماست..! دختر نامه رو برداشت.اثري از اسم روي پاکت ديده نميشد. بازش کرد و درون آن چنين نوشته شده بود: سلام عزيزم.الان که اين نامه رو ميخوني من در قلب تو زنده ام. از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون ميدونستم اگه بيام هرگز نميذاري که قلبمو بهت بدم. .پس نيومدم تا بتونم اين کارو انجام بدم.. اميدوارم عملت موفقيت آميز باشه.(عاشقتم تا بينهايت حتي توي ي خروارخاكي كه روم ريخت شدعاشقتم تااخرعمرم)دخترچشمانش پرازاشك شدباصداي بلنددادزدوگفت تااخرعمرم مواظب قلبي كه بهم هديه دادي هستم اميدوارم كه ديرنشودكه بهت بگم دوست دارم دخترباصداي لرزان دادزدخداحالافهميدم سرنوشت ماادماچيه به اون چيزي كه ميخوايم هيچ وقت نميرسيم. فقط حرفه كه ميگن تجربه داشتن خوبه ماادماروي اشتباهات خودم مينويسيم جواني وسرنوشت وگريه ومرگ ياحسرت ياتجربه .باي اسمان دروغين.

پنجشنبه 28 مهر 1390 - 5:47:37 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://biabiabiabia.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 تیر 1391   7:58:02 PM

kheyli kheyli hkeyli bahal bud

آخرین مطالب


alo


...


age mikhai biyai porofail negar


darbareye negar nazi


بروازپیشم


خوش به حال آسمون


می خوام تنها باشم...


فراموش می کنم


بی معرفت


(تنها نشوی).


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

99197 بازدید

22 بازدید امروز

2 بازدید دیروز

81 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements