×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

دفترعشق براي عشقم

× شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند. کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای مریم میره جلو هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه : سلام عزیزم دارم برات نامه می نویسم. آخر
×

آدرس وبلاگ من

nagar.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/0mh

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ????? ????? ??? ????

matlab jalab


�جهنم� شکل عربی شده ی واژه ی �گِهینُّم� [Gehinnom] در زبان عبری است � زبان ِ کهن تر و از همان شاخه ی زبان های سامی در منطقه ی بین النهرین � و به معنی:
�دره ی پسر هینّوم� [�Valley of the Son of Hinnom�]
این دره در شهر اورشلیم، و در جنوب کوه صهیون واقع است، که در زمان های قدیم محل سوزاندن زباله های شهر بوده. بعد ها، افراد آن منطقه، بر اساس اعتقاد خود، جنازه ی کسانی را که از رستگاری نومید شده بودند، مثل آدمهایی را که دست به خودکشی می زدند، در این مکان می سوزاندند.
اما اتفاق های دیگری هم در این منطقه رخ می داد. محل عبادت آن دسته از قوم بنی اسرائیل هایی بود که به دین های کنعانی و فنیقی ایمان داشتند و پیکره هایی از خداهای آنها را � مانند، �مُلِک� [Molech] و �باآل� [Ba�al] � در این دره ساخته بوده و عبادت می کردند.
ولی اندک اندک، نادانی قوت گرفت و منجر به پی آمدهای دهشناکی شد، و آنها در آن مکان، قربانی کردن را شروع کردند، و روزی، شخصی به نام هینّوم [Hinnom] ، فرزند خود را در آنجا قربانی کرد، و از آن پس، آن نقطه را
�دره ی پسر هینّوم� نامیدند.
Gey Ben-Hinnom /ĝ-ben-hinnōm/
�valley of the son of Hinnom�
بعدها، واژه ی �پسر� [ben] نیز از آن کم شد، و به �گِهینُُّم� ]�دره ی هینّوم� [Gehinnom] کوتاه شد.
اینکه در ابتدا، آن دره، برای مردم، محلی برای از بین بردن زباله های خود بوده، و بعد، از روی خرافات و نادانی، آن را به عبادت گاه و قربان گاه تبدیل کرده اند؛ یا اینکه، بر عکس، از عبادتگاهی به زباله دانی پیشرفت کرده، خیلی آشکار نیست، و بسته به گمان و بینش ما دارد.
اما، شاید نکته مهم این باشد که کل این ماجرا ها، بعد از سلیمان و داودِ قصه های سامی ها شروع می شود که مربوط به سه هزار سال پیش اند، و می توان منشا �گِهینُّم� را در زبان پارسی کهن یافت. چرا که بسیاری از واژگان و آئین های زبان و فرهنگ آریایی، در دوران های بعدی، به زبان و فرهنگ ِ مردم منطقه های دیگر از جمله یونانی و عبری راه پیدا کرد.
واژه ی اوستایی گَئِثانَنی [gaeθānani] که در زبان ِ کهن ِ سانسکریت هم با کمی دگرگونی ِ آوایی وجود دارد، در بر گیرنده ی ریشه ی واژگانی مانند �گیتی�، �کیهان� و �جهان�، و به معنای �جهان های زیرین� است که به باور آریایی ها به هفت طبقه بودن دنیای مردگان اشاره دارد که مکانی است سرد � که خود انعکاس دهنده ی ذهنیت ایرانی ها ی باستان است که با توجه به موقعیت جغرافیایی زندگی خود، زمستان و سرما را سخت و عذاب آور می دانستند، بر خلاف قوم های سامی و اسرائیلی که از گرمای سوزان رنج می بردند.
بهرحال، �جهنم�، که گهگاه بصورت �جهنم دره� در زبان فارسی متداول است، دره ای در اورشلیم است که در حال حاضر یکی از مراکز گردش گری آن شهر محسوب می شود. حتی افرادی در آن قربان گاه روزگاران قدیم، دراز می کشند تا تصویری از نادانی ِ جنایتکارانه ی پیشینیان را بازسازی کنند.
چهارشنبه 27 تیر 1391 - 5:44:22 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


alo


...


age mikhai biyai porofail negar


darbareye negar nazi


بروازپیشم


خوش به حال آسمون


می خوام تنها باشم...


فراموش می کنم


بی معرفت


(تنها نشوی).


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

98748 بازدید

39 بازدید امروز

11 بازدید دیروز

87 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements