×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

دفترعشق براي عشقم

× شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند. کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای مریم میره جلو هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه : سلام عزیزم دارم برات نامه می نویسم. آخر
×

آدرس وبلاگ من

nagar.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/0mh

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ????? ????? ??? ????

...

افسر راهنمائی یه آقایی رو به علت سرعت غیرمجاز نگه می داره

.
افسر-می شه گواهینامه تون رو ببینم؟
راننده-گواهینامه ندارم .بعد از پنجمین تخلفم باطلش کردن.
افسر-میشه کارت ماشینتون رو ببینم؟
-
این ماشین من نیست ! من این ماشینو دزدیده ام !!!
-
این ماشین دزدیه؟
-
آره همینطوره ولی بذار یه کم فکر کنم !فکر کنم وقتی داشتم تفنگم رو می زاشتم تو داشبورد کارت ماشین صاحبش رو دیدم!
-
یعنی تو داشبورد یه تفنگ هست؟
-
بله .همون تفنگی که باهاش خانم صاحب ماشین رو کشتم و بعدش هم جنازه اش رو گذاشتم تو صندوق عقب .
--
یه جسد تو صندوق عقب ماشینه ؟
بله قربان همینطوره!!!
با شنیدن این حرف افسر سریعا با مافوقش (سروان )تماس می گیره.طولی نمی کشه که ماشینهای پلیس ماشین مرد رو محاصره می کنن و سروان برای حل این قضیه پیچیده به پیش مرد می آد.
سروان:-ببخشید آقا میشه گواهینامه تون رو ببینم ؟
مرد:- بله بفرمائید !!
گواهینامه مرد کاملا صحیح بود!
سروان:-این ماشین مال کیه؟
مرد:-مال خودمه جناب سروان .اینم کارتش !
اوراق ماشین درست بود و ماشین مال خود مرد بود!
-
میشه خیلی آروم داشبورد رو باز کنی تا ببینم تفنگی تو اون هست یا نه؟
-
البته جناب سروان ولی مطمئن باشین که تفنگی اون تو نیست !!
واقعا هم هیچ تفنگی اون تو نبود !
-
میشه صندوق عقب رو بزنین بالا .به من گفتن که یه جسد اون تویه !!
-
ایرادی نداره
مرد در صندوق عقب رو باز می کنه و صد البته که جسدی اون تو نیست !!!
سروان:- من که سر در نمی آرم .افسری که جلوی شما رو گرفته به من گفت که شما گواهینامه ندارین،این ماشین رو دزدیدین ،تو داشبوردتون یه تفنگ دارین و یه جسد هم تو صندوق عقبتونه !!!
مرد:- عجب !!! ، شرط می بندم که این دروغگو به شما گفته که من تند هم می رفتم.

پنجشنبه 5 مهر 1391 - 10:25:39 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://mohi.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 29 آبان 1391   7:36:30 PM

mamnonm mamnon

salm khob hastin?

omidvarm harche zodtar pat khob beshe

http://ehsanazad.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 29 آبان 1391   7:14:02 AM

اصن یه وضیه !!!!!؟؟؟؟

http://mry_hbp.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 9 آبان 1391   7:05:46 PM

عجبببببببببببببببب

http://piman.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 27 مهر 1391   1:32:54 PM

چه غریب ماندی ای دل نه غمی نه غمگساری

نه به انتظاریاری نه ریار انتظاری

دل من چه حیف بودی که چنین زکارماندی

چه هنر به کاربندم کخ نماند وقت کاری

به غروب  این بیابان بنشین غریب وتنها

بنگر وفای یاران که رها کنندیاری

سحرم کشیده خنجر که چرا به شب نمردی؟

توبکش که تانیفتد دگرم به شب گذاری 

ارسال پيام

دوشنبه 9 مهر 1391   6:19:08 PM

slm aji negar khub bud bazam benevis azizam

http://www.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 7 مهر 1391   7:22:34 PM

slm negar nazi ziba bud azizam mer30.

آخرین مطالب


alo


...


age mikhai biyai porofail negar


darbareye negar nazi


بروازپیشم


خوش به حال آسمون


می خوام تنها باشم...


فراموش می کنم


بی معرفت


(تنها نشوی).


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

98718 بازدید

9 بازدید امروز

11 بازدید دیروز

57 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements